ایدۀ ساخت این اثر از دل دغدغه شخصی و اجتماعی من شکل گرفت؛ دغدغهای که نهفقط از تجربۀ اطرافیانم، بلکه از خلأ روایت اجتماعی و علیالخصوص در فضای سیاستگذاری نشأت میگرفت. بارها با مادران جوانی روبهرو شده بودم که در عین حضور در نقش دانشجویی، باید نقش مادری را هم ایفا میکردند. این مواجهه نه فقط برای من که برای بسیاری از مخاطبان جامعه امروز، همچنان غریب و ناشناخته است. مستند «مرخصی نمیگیرم» تلاشی بود برای به تصویر کشیدن بخشی از واقعیتی که معمولاً در حاشیه قرار میگیرد؛ واقعیتی از زندگی زنانی که هم دغدغه تحصیل و دغدغه تربیت نسل آینده را دارند، در برابر هر دوی این مسیرها، با موانعی جدی روبهرو هستند.
در فرآیند تولید این مستند، هدف ما فقط روایت زندگی نبود. قصد داشتیم چالشهای مادران دانشجو را بهصورت دقیق و واقعی نشان دهیم. این چالشها تنها به نبود امکانات رفاهی و مهدکودک در دانشگاهها محدود نمیشود؛ بلکه مسئله فراتر از زیرساخت است. وقتی در سیاستگذاری نگاه غالبِ نسبت به زن، از منظری صرفاً مادرانه یا نیروی کار تعریف میشود، زن دانشجوی مادر، در دو جبهه در حال مبارزه برای اثبات حق تحصیل و برای حفظ شأن مادری است.
یکی از اصلیترین انگیزههای ما این بود که نشان دهیم مادری نقشی صرفاً فردی نیست؛ بلکه نقشی عمیقاً اجتماعی است. مادری در محیطهای گوناگون معنا مییابد: در دانشگاه، مترو، صف اداری، کوچه، خیابان و هر جایی که زیست اجتماعی شکل میگیرد. ما میخواستیم این نقش را از انزوایی که توسط بعضی جریانها بازنمایی و به تصویر کشیده میشود، بیرون بکشیم و در فضای اجتماعی بازنمایی کنیم. این مستند تلاش میکند تا مادر بودن را نه یک مانع، بلکه یک شأن ارزشمند و در عین حال پیچیده نشان دهد؛ شأنی که بدون حمایت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، میتواند بدل به رنج شود.
در کنار مخاطبان عمومی، ما نگاهی ویژه به مسئولان و تصمیمگیران داشتیم. آنهایی که امروز نگران مسئلۀ فرزندآوری و جوانی جمعیت هستند، باید بدانند این نگرانی صرفاً با شعار و تبلیغ حل نمیشود. زنانِ این سرزمین، برای فرزندآوری نیاز به حمایتی واقعی، ملموس و پایدار دارند. اگر زنی بخواهد هم تحصیل کند و هم بچهدار شود، نباید او را از هیچکدام محروم کنیم. اتفاقاً نگاه دلسوزانه به انقلاب اسلامی ما را به همین نقطه میرساند؛ ما نمیخواستیم بگوییم «زن نباید مادر شود» یا «مادری زن را محدود میکند»، برعکس، باور ما این بود که اگر نظام اجتماعی و ساختارهای فرهنگی بهدرستی بازطراحی شوند، زنان میتوانند در چند نقش با عزت و کارآمدی حضور داشته و نقشآفرین باشند.
متأسفانه، نهادهایی که باید چنین نگاهی داشته باشند، گاهی خود مانعاند. طراحی عمومی دانشگاهها، قوانین آموزشی، بیتوجهی به مهدکودکهای دروندانشگاهی، نبود سیاستهای تشویقی برای مادران و حتی نگاه قضاوتگرانه جامعه به زنانی که همزمان بچهدار و دانشجو هستند، همگی نشان ازغفلتی ساختاری دارد. ما با این مستند میخواستیم صدای این زنان باشیم؛ زنانی که نه اهل گلایهاند، نه دنبال امتیاز ویژه، بلکه تنها خواهان دیده شدن هستند.
در تمام مراحل ساخت، تلاش کردیم صادق باشیم؛ نه قهرمانسازی و نه سیاهنمایی کردیم. فقط روایت کردیم. روایت زندگی زنی که با تمام مشغلهها و بیمهریها، همچنان ادامه میدهد، درس میخواند، بچهداری میکند و امید دارد. اگر این مستند بتواند حتی نگاهی را تغییر دهد، مسئولی را به فکر فرو برده یا مادری را به صحنه بیاورد، رسالتش را انجام داده است.
از دیگر اهداف مستند، بازنمایی وضعیت زنان در طراحی شهری و فضای عمومی بود. وضعیت فعلی شهرهای ما حتی در پایتخت نشان دهنده این است که بعد سالها نتوانسته با زنان به خصوص در ردای مادری، تعامل کند. پلهها، سرویسها، پیادهروها، ایستگاههای مترو، آسانسورهای خراب، نبود اتاق مادر و کودک در مکانهای عمومی، تفریحی، آموزشی یا اداری، همه نشاندهنده بخشی از واقعیتی است که چطور مادر بودن هنوز در مناسبات شهری دیده نشده است. این دیده نشدن شرایط، نیازها، زیست و چگونگی سبک زندگی زنان تنها به طراحی شهری محدود نیست؛ بلکه شاهدیم در بیشتر سیاستگذاریهای کلان کشور، حضور و زیست روزمره زنان لحاظ نمیشود و چالش دیده نشدن این نیازها از دوران کودکی بانوان تا هنگام مادریشان و پس از آن نیز ادامه دارد.
در نهایت، مستند «مرخصی نمیگیرم» تلاشی است برای بازاندیشی در ساختارهای اجتماعی و نهادی که زندگی زنان، بهویژه مادران جوان، را تحت تأثیر قرار میدهند. این اثر سعی دارد از تجربهای شخصی، به تحلیلی اجتماعی برسد؛ تحلیلی که هم برای عموم مردم و هم برای سیاستگذاران، مسئولان اجرایی، نخبگان فرهنگی و دانشگاهی آگاهیبخش باشد و مبنایی برای بازنگری در تصمیمگیریها فراهم آورد.
مادری نه مسئلهای صرفاً زیستی یا خانوادگی، بلکه امری عمیقاً اجتماعی و فرهنگی است که در متن مناسبات اقتصادی، آموزشی، شهری و حتی حقوقی شکل میگیرد. این مستند، با رویکردی مسئلهمحور و در چارچوبی متعهد به آرمانهای انقلاب اسلامی در حوزۀ زن، میکوشد به این پرسش پاسخ دهد که چگونه میتوان شرایط زیست زنان را در سیاستگذاریها لحاظ کرد تا مادری به جای آنکه تبدیل به مانعی برای رشد فردی و اجتماعی شود، به یکی از مؤلفههای توانمندسازی زنان بدل گردد.
این اثر دعوتی است به گفتوگو درباره نسبت مادرانگی، تحصیل و مشارکت اجتماعی زنان؛ همزمان تلاشی است برای آنکه مسئولان و برنامهریزان کشور، بهجای صدور نسخههای کلی و شعاری، با واقعیت زیسته زنان در جامعه مواجه شوند و آن را مبنای سیاستگذاری و اقدام قرار دهند. چراکه بدون درک عمیق از زیست مادری در بافت اجتماعی امروز، هرگونه تلاش برای حمایت از خانواده، جوانی جمعیت و عدالت اجتماعی ناقص و ناکارآمد خواهد بود.
