ورود به حساب
مجله تخصصی اقلیمامجله تخصصی اقلیما
اطلاعیه نمایش بیشتر
تغییر اندازه فونتآآ
  • صفحه اصلی
  • فصلنامه اقلیما
  • ویژه‌نامه اساس ملت
  • دفتر مطالعات جنسیت و جامعه
  • خرید اشتراک
خواندن: بازی در زمین مرد غربی!
مجله تخصصی اقلیمامجله تخصصی اقلیما
تغییر اندازه فونتآآ
Search
  • صفحه اصلی
  • فصلنامه اقلیما
  • ویژه‌نامه اساس ملت
یک حساب کاربری دارید؟ ورود به حساب
ما را دنبال کنید
  • تبلیغات
  • ارتباط با ما
  • بوک مارک های من
© 2022 Foxiz News Network. Ruby Design Company. All Rights Reserved.
مجله تخصصی اقلیما > زن و جنگ > بازی در زمین مرد غربی!
زن و جنگ

بازی در زمین مرد غربی!

تراژدی بمب اتم و غیبت زنانگی

106 Views
بدون دیدگاه
2
12 دقیقه مطالعه
اشتراک گذاری

  • فاطمه سادات سجادی

    پژوهشگر مطالعات جنسیت

تاریخ را ورق می‌زنم. سیل خون بین خطوط صفحاتش به جریان است؛ گاهی از بابت بقای قدرت، گاهی از روی انتقام و گاهی برای اثبات ادعای حقانیت. جنگ و مرگ، بدیهی‌ترین واقعهٔ تاریخ است. حالا تاریخ دوباره ورق خورده و ما، دوباره ایستاده‌ایم در همان میدان نبردی که خاکش، به قطرات خون پدرانمان معطر شده بود. آیا این دفعه، پیروز از این میدان جان به‌در می‌کنیم، یا گلوهایمان را از دم تیغ می‌گذرانند؟

از دیدگاه فلسفی اسلام، تعارضات دیالکتیکی منتفی است. جهان و اجزای هستی، همگی به صلح و تطابق اند و درهم‌آمیزی‌های مرگبارشان با هم، نه از روی نزاع و تضاد، بلکه از روی حرکت صعودی و کمالی تفسیر می‌شود. در این بستر، جنگ و خون‌ریزی نیز معنای متفاوتی به تن می‌کند. جنگ در دیدگاه مبتنی بر معنویت اسلام، برداشتن موانع بر سر راه رشد و تکامل و شکوفایی فطرت است. از این‌رو، جنگ‌ها دو نوع اند؛ یا حق اند و یا باطل. بنابر همین، در نظام فکری اسلام، جهاد و شهادت، مفاهیمی تازه و همه‌زمانی تلقی می‌شوند. زیرا عرصهٔ جهاد از خانه به خیابان می‌کشد و تحقق شهادت، نه یکباره، بلکه مکرر و تکرارشونده است.

مولفه‌های جنگ در این پارادایم بی‌مانند، شبیه به هیچ نبردی نیست‌ و اساساً، ابزار و ادوات این جنگ هم به چشم آشنا نمی‌آید. مهمترین سلاح در نبرد مسلمین، اراده و اراده‌مندی است. این وزن‌دهی به عنصر اراده به قدری شدید است که رهبر انقلاب فضای زیست جهانی امروز را عرصهٔ «جنگ اراده‌ها» معرفی می‌کنند. قدرت واقعی، در گروی اراده‌ورزی انسان مجاهدی است که اولاً طرز فکر و کنش مستقل دارد و ثانیاً، برای مقابله با نمادهای سلطه، از نیروی ایمانی و نیروی فنی والایی برخوردار است. در این پیکار، استراتژی پیشرفته مؤثرتر از تسلیحات پیشرفته است. در چنین نبردی، دستورات نظامی مبتنی بر اصول دینی، اصول اخلاقی و عقلانیت تدوین می‌شوند و هرگونه تحرکی، با ملاحظهٔ حفظ اراده و کرامت انسانی همراه خواهد بود.

اسلام دین ظرایف است و ظریف هم می‌جنگد. از همین رو مهمترین سلاحش، می‌شود اراده‌ و اصلاً ملاک پیروزی، می‌شود طرفی که در بین امواج خون و آتش، مستقل‌تر و اراده‌مندتر استراتژی چیده. تسلط گفتمان بمب اتم که نشأت گرفته از تفسیر خشن غربی از پدیده قدرت است، در نهایت منجر به خروج زن از صحنه جنگ‌ها و جهادهاست. گفتمان بمب اتم معتقد است پیروزی در ابزار و تعداد بالای تلفات طرف مقابل است؛ اما اسلام دگرگونی قلوب را معیار پیروزی می‌پندارد و تعیین طرف بازنده یا برنده را به دست تاریخ و آینده کودکان تازه متولد‌شده می‌سپارد، و نه کمیته‌های حقیقت‌یاب سازمان ملل. تاکید شدید اسلام بر اجماع جمعی-و نه فردی- مردمان در قالب کنش‌های خودجوش، مردمی و گسترده، ریشه در این دارد که ثمره جهادها(بخوانید پیروزی در میدان) به یکی شدن اراده‌ها و تشکیل اراده‌های جمعی است. این عرصه، عرصهٔ جولان زن و زنانگی است و گفتمان بمب اتم در خلق چنین صحنه‌ای عقیم است. نوسان شجاعت یا مقاومت مردمان، رگی متصل به قلب دارد و هرچه قلب قوی‌تر و شدیدتر شود، اراده مستقل‌تر می‌شود و فرآیند شجاع شدن، سریع‌تر تحقق خواهد یافت. زن، قلب و روح شدیدتری دارد و کلامش به جان نافدتر است؛ چراکه شریان ضخیم‌تری از هنجره‌اش تا به قلبش کشیده شده. مجاورت با زن در نبردها، سبب می‌شود تا مردان از بین تالابی از خون و باروت و فشنگ، به میل شدید قلبی خود دست پیدا کنند و پس از آن، اراده‌مندتر قدم بردارند. اگر با تغییر عرف میدان و تثبیت ایده سلاح‌های مجهز به فناوری‌های نوظهور و پرتلفات که ناشی از عقلانیت مرد غربی و تسلط او بر قوای عقلی و اراده‌مندانه تمام انسان هاست گردن بنهیم، مردان و آینده مردمان از همراهی زنانه بازمی‌مانند و وجود چنین مانعی، لاجرم به کاهش اراده‌ورزی مهره‌های موثر میدان و تسلط هرچه بیشتر گفتمان «انسان گرگ انسان» خواهد شد. پایان این تراژدی، آزمایش اتمی است.

به تاریخ اگر دقیق نگاه کنیم، خوی و مسلک مبارزین در نحوهٔ گزینش سلاح‌هایشان موثر بوده. ادوات نظامی سرخ‌پوست‌های آمریکایی زمین تا آسمان با ابزار جنگی اعراب جنگنده فرق می‌کرده و تبعاً، سلاح‌ها در یک جنگ مدرن نیز باید متفاوت از قبل باشند.

بمب اتم، تمام تدابیر دنیای قدیم را به‌هم ریخت. بمب اتم زاییدهٔ دنیای مدرن است؛ بنابراین، بیانگر نوع جنگیدن مرد منحط غربی است. دنیای غرب، بنا بر مبنا و معیارش از حیات می‌جنگد. هرآنقدر که حیات در نظر مردمی بیارزد، قتل و جنگش را نیز بر همان شدت تدبیر می‌کند. تئوریسین‌ها دست دنیای غرب را از غیرمادیت خالی کردند، پس هدف جنگ‌هایشان شد صرف برتری‌جویی. در طرف دیگر موازنه، اسلام اتکا به معنویت دارد و هدفش را شکوفایی انسانیت، حفظ کرامت و برقراری آزادی معرفی می‌کند. پس اسلام می‌گذارد انسان‌ها باقی بمانند و آنها، هرچه بیشتر آدم می‌کشند. آنها نظام سلطه می‌سازند و اسلام، نظام ضد سلطه. از این‌رو، تجهیزات نظامی اسلام اگر در تضاد با کرامت انسانی و بیداری انسانی باشد، خلاف هدف و ایدهٔ وجودی آن است.

ما برای شناخت ایدهٔ بمب اتم و اعلام موافقت یا مخالفت با آن، ابتدا نیازمندیم تا خاستگاه فکری ظهور آن را بشناسیم. نظام غربی با خلق سازوکارهای نو، نوع جدیدی از نهادهای اجتماعی، سیاسی و بین‌المللی را سامان‌دهی کرد و نوع برداشت خاص خود از هستی و انسان را در قالب چهارچوب‌ها و قوانین جدید پی‌ریخت. نتیجهٔ این تلاش‌های خستگی‌ناپذیر، این است که غرب، خود و قوانینش را ضامن سعادت و خوشبختی انسان معرفی می‌کند و امروزه هر نبردی که با نظام‌های حاکمه صورت بگیرد، خطری بالقوه برای نهاد انسان‌سازی در غرب است و به‌عبارتی، هر شمشیری که بلند شود، شروعی برای جنگی وجودی خواهد بود. در یک جنگ وجودی، سلاح‌های شدید و مؤثر نیاز است و به علت اهمیت والای موضوع مورد حراست این نبرد، سلاح شدیدی مانند بمب اتم توجیه‌ پذیر است. اما آیا نبرد و کوفتن بر طبل جنگ در صورتی که طرف مقابل میدان مجهز به سلاح تعیین‌کننده‌ای چون بمب اتم است، ممکن و مبتنی بر عقلانیت خواهد بود؟

تجربهٔ انقلاب اسلامی ثابت کرد که فقط شدت و حدت قوای تجهیزات نظامی موجب پیروزی نیست. شکست قوای حاکمه(سردمداران تسلط بر دنیا و اهلش) تنها یک راه دارد و آن، بهم زدن دنیایی است که ساخته‌اند؛ یعنی بازتعریف و وارونه کردن مفاهیمی که سرستون‌های نظام اجتماعی دنیا را با آن بنا کرده‌اند. امتیاز دادن، کوتاه آمدن و بازی کردن بر اساس قواعد آنها، باعث نمی‌شود آنها چشم بر جنگ وجودی‌ای که با آنها به راه انداخته‌ایم ببندند. حتی اگر همین الان بمب اتم ساخته شود تا به توازن قوا برسیم، آنها بمب اتم مقیاس‌کوچک را بر شهرهای ما فرو خواهند آورد. چون در این جنگ، موجودیت آنها نشانه رفته، و نه مرزهایشان.

لازمهٔ جزم کردن عزم‌ها برای بازتعریف عرف و عادات، جسارت قلب و شدت ایمان برای ابراز مخالفت با این مسلمات است. به محض اینکه قلب پدیده‌ای را ادراک کرد، اراده‌اش می‌کند و در نتیجه، دست به تحقق آن می‌زند؛ اما جسارت ساز مخالف زدن در زمینی که عرف‌های مسلمش را مردان بی‌دین و هژمون غربی تئوریزه کرده‌اند،کاری ناشدنی و طاقت‌فرساست. اینجا همان عرصه‌ای است که پای زن به میدان خشن جنگ‌ها باز می‌شود. زن می‌آید تا با انذار و توجه دادن به اصول مسلم هستی، دست‌های به خون‌آلوده را از ارتکاب جرم بیشتر بشوید. فریادهای زنانه میان معرکه‌ها، اولاً شدت اهمیت پیام را مخابره می‌کند و در ثانی، اراده‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد. جسارت زنانه نشأت گرفته از رابطه مستقیم عواطفش با قوای عقلانی است و درهم‌آمیزی این‌دو ساحت به یکدیگر، سبب می‌شود که وضوح مسیر دستیابی به هدف نهایی  پیش چشم‌ها جلوه‌گر شود. زن مسلمان پا به میدان می‌گذارد تا دستی بیاویزد و آرمان‌های اسلام را از ساحت ایده به ساحت عمل بکشاند. او به سربازان، جسارت رویاپردازی می‌بخشد و سپس، اراده محکم شده لشکریان به خط دشمن می‌زند. زن مسلمان، می‌ایستد پشت ایده انسانی اسلام و غیورمندانه، نبردی بدون سلاح‌های کشنده اتم را تئوریزه می‌کند، بدون آنکه از بدیع و ناآشنا بودن آن بترسد؛ زیرا به برهان قاطع ولی ایمان دارد.

میزان امنیت هر جامعه‌ای را قدرت آن جامعه تعیین می‌کند. قدرت جامعهٔ ایمانی ایرانی نشأت گرفته از چیست؟ نظام غربی آمالش را در ماده و تسلط بر ماده تعریف می‌کند و از این جهت، ابایی از به خاک و خون کشاندن و صرف هرگونه هزینه برای باقی ماندن در قدرت ندارد. در این سطح قدرت، مهم نیست اکثریت مردم چه وضعی داشته باشند؛ همین که پایه‌های قدرت مستکبری نلرزد، برای بقا کافی است. ثقل ماهیتی قدرت یک چنین عمارتی، اتاق جنگ و بمب هسته‌ای است؛ اما آیا امارت اسلامی رضایتمند به سریر قدرتی است که بر دریایی از خون روان شده؟ سلاح هسته‌ای برای کشوری که خونخوار نیست، بازدارندگی ندارد.

حقیقت این است که نظام متقابل ایدهٔ اسلام، منتهای مادیت را در تسخیر گرفته و دستی بالای دست قوای تجهیزاتی‌اش نیست‌. تسلیح شدن به سلاح اتمی، نوع مواجههٔ ابرقدرتی که موجودیتش به خطر افتاده را تغییر نمی‌دهد. از همین رو، حتی با ساخت سلاح هسته‌ای ما از دو راهیِ یا جنگ یا توافق رها نخواهیم شد. موجودیت اسلام در حاکمیت توحید است و موجودیت آنها در سلطهٔ در مادیت. بنابراین، دو راهی ما در این جنگ وجودی، توافق یا جنگ نیست، یک راه است: نابودی. اسلام ماهیتاً امکان همزیستی با سلطه و نفی ارادهٔ آزاد انسانی را ندارد. توجیه تجهیز به سلاح هسته‌ای برای ایجاد بازدارندگی، یعنی وقت خریدن برای چند صباحی باقی ماندن در عرصهٔ وجود. تا وقتی علم اسلام به دوش علمدار این لشکر است، نتیجهٔ این نبرد، حذف یکی از قوا است و نه همزیستی مسالمت آمیز آنها با یکدیگر.

در قرن جدید، بمب کالای صلح است؛ اما دندان نیش کشیدن‌های قبل از برقراری صلح، تنشی در سطح تعارض در سلطه‌خواهی بیشتر بود، و نه تعارضی وجودی. کالای صلح در میدان یک چنین نبردی، نه دفعتا، بلکه به صورت طولانی مدت و نفر به نفر محقق می‌شود. پیروزی در این جنگ وجودی، پروسه‌ای طولانی، زنانه و بی‌مرز است. پروسه‌ای که در آن، اگر هر کس اراده کند و یک سطل آب بریزد، ظالم را سیل می‌برد.

زن‌ها ما را به استقبال جنگ ببرند
زنان در کفه سنگین‌تر جنگ می‌جنگند!
چشم مردم دنیا به زن ایرانی
برچسب ها:بمب اتمسلاح اتمی
مقاله قبلی شوک ۱۴۰۱؛ رجعت به جایگاه زن
نظر بدهید نظر بدهید

Leave a Review لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا یک امتیاز انتخاب کنید!

آخرین مطالب

شوک ۱۴۰۱؛ رجعت به جایگاه زن
علوم اجتماعی
مهر ۴, ۱۴۰۴
حجاب در هیاهو!
حجاب
شهریور ۲۸, ۱۴۰۴
ارجاع به زینب، احضار زینب و الحاق به زینب
اربعین الهیات
مرداد ۱۹, ۱۴۰۴
از زن بودن نگذرید!
زن و جنگ
مرداد ۱۷, ۱۴۰۴
زن و بی‌اعتباری مفاهیم انسانی در دنیای معاصر
مقاومت
مرداد ۱۷, ۱۴۰۴
کدام زندگی را با قوّت ادامه دهیم؟
زن و جنگ
مرداد ۱۷, ۱۴۰۴
© همه حقوق به دفتر مطالعات جنسیت و جامعه و مجلۀ اقلیما تعلق دارد
Welcome Back!

Sign in to your account

Username or Email Address
Password

رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟